|
پنجشنبه 12 اسفند 1395 :: نويسنده : 💌Fateme
دلم خوش بود به احوال پرسی های گاه و بیگاهش كه مثلا : « سلام ، حال شما ؟ » كه بنویسم : « خوبم » و در دل بگویم : مگر می شود تو باشی و خوب نباشم .. حال من با تو عالیست .. دلم خوش بود به شب بخیرهای پُر مهرش كه مثلا : « شب بخیر ، خوب بخوابی » كه بنویسم : « همچنین » و در دل بگویم : تو كه باشی خوب می خوابم آرام جانم .. دلم خوش بود به همین دلخوشی های اندك .. حالا نه از احوال پرسی های گاه و بیگاه خبری هست و نه از شب بخیرهای پُر مهر .. من مانده ام و من :) و خاطراتی كه پشت پلك چشمانم رژه می روند .. تو را به خدا ناغافل وارد زندگی كسی نشوید .. احساسش را به بازی نگیرید .. و تنهایی اش را از هم نپاشید .. دل های شیشه ای را سنگ نزنید .. مرهم اگر نمی شوید زخم نزنید .. سارا قبادی
ادامه مطلب نوع مطلب : برچسب ها : ،
دوشنبه 9 اسفند 1395 :: نويسنده : 💌Fateme
🍂❣تــو مـــرا يادكنـــي يا نكنـــي 🍂❣بـاورت گـــر بشود ، گـــرنشود 🍂❣حرفي نيست اما نفسم ميگيرد 🍂❣درهوايي ك نفس هاي تونيست #سعید_جعفری ادامه مطلب نوع مطلب : برچسب ها : ،
شنبه 30 بهمن 1395 :: نويسنده : 💌Fateme
هنوز نمیدونم چه طور تو اتاقم زندگی میکنم چه طور نفس میکشم چه طور واردش میشم اتاقی ک از وقتی ساختمش خاطره های تو توش بوده اتاقی ک توش هوا کم میارم ولی پنجره ها رو باز نمیکنم برای ذره ای هوای تازه... آخ پنجره... اون خطرناک ترین خاطرت رو داره چه طوری برم سمتش اون خاطره صدات رو داره خاطره شبی ک دلتنگ صدات بودم و زنگ زدی خاطره شبی ک دلتنگ خنده هات بودم و خندیدی همیشه پشت تلفن ساکت بودم و کم حرف اصن به صدات ک میرسیدم حرف کم میوورد و تو وقتی میدیدی من زیاد حرف نمیزنم زود خدافظی میکردی تو هیچوقت نفهمیدی من به اون صدای لعنتیت ک میرسم حروف الفبا رو کم میارم تو هیچوقت نفهمیدی من به اون صدات ک میرسم دلم میخواد فقط تو حرف بزنی و من گوش کنم تو هیچوقت نفهمیدی حرف ک میزنی تمام وجودم میشه گوش برا ارامشی ک از صدات میگیرم من به اون صدات معتاد شدم و تو هیچوقت این رو نفهمیدی اصلا همه چی با اون صدا شروع شد وقتی با اون صدا اسمم رو صدا زدی.......... میدونم برنمیگردی میدونم یه روز میبینمت خدا کنه اون روز روز عروسیت نباشه... روز عروسیت نباشه... روز عروسیت نباشه... ادامه مطلب نوع مطلب : برچسب ها : ،
چهارشنبه 27 بهمن 1395 :: نويسنده : 💌Fateme
برای آنکه برگردی سلامش را جواب ندهی بغلش نروی... تمام ماه را دعا کردم! تا اینکه امروز فهمیدم خدا هم با شماست!!
ادامه مطلب نوع مطلب : برچسب ها : ،
شنبه 23 بهمن 1395 :: نويسنده : 💌Fateme
عزیزی میگفت:جای گیاه بامبو را که عوض کنی دیگر رشد نمیکند پژمرده میشود. میدانی چرا؟ چون ریشه اش را همانجا ، جا میگذارد... دل آدمیزاد که دیگر کمتر از گیاه نیست جانم... گاهی ریشه اش جا میماند در دلی لبخندی بوسه ای حرفی... ادامه مطلب نوع مطلب : برچسب ها : ،
جمعه 22 بهمن 1395 :: نويسنده : 💌Fateme
مرگ مگر چیز دیگریست... "تو" باشی... و "او" باشد... و یک "ما" که نیست... ادامه مطلب نوع مطلب : برچسب ها : ،
سه شنبه 19 بهمن 1395 :: نويسنده : 💌Fateme
و مگر میشود در سکوت این شب صدای تپش های قلبی ک به خاطر توست نشنید؟ و مگر قربانی کدام گناهم ک اینگونه لحظه هایم خالی از توست... ادامه مطلب نوع مطلب : برچسب ها : ، |